گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر اثنی عشری
جلد دوازدهم
اشاره



بسم اللّه الرّحمن الرّحیم الحمد لله رب العالمین و صلّی الله علی سیدنا و نبینا جدي محمد صلی الله علیه و آله الطاهرین المعصومین و
لعنۀ الله علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین بعد چنین گوید: احقر العباد حسین بن احمد الحسینی الاثنی عشري الشاه
است به لطف و توفیق الهی و توجهات حضرت بقیۀ الله حجۀ بن الحسن (عجل « جلد دوازدهم تفسیر اثنی عشري » عبد العظیمی این
الله فرجه) شروع میشود و الله المستعان و علیه التکلان
سوره چهل و چهارم (دخان) ... ص : 7
اشاره
این سوره مبارکه در مکه معظمه نازل شده.
عدد آیات آن: پنجاه و نه به عدد کوفی.
عدد کلمات آن: سیصد و چهل و شش.
صفحه 35 از 314
ص: 8
عدد حروف آن: یکهزار و چهار صد و سی و یک حرف.
ثواب تلاوت: ابن بابویه رحمه الله از ابو حمزه ثمالی از حضرت باقر علیه السّلام: من قرء سورة الدخان فی فرایضه و نوافله بعثه الله
من الامنین یوم القیمۀ و اظله تحت عرشه و حاسبه حسابا یسیرا و اعطاه کتابه بیمینه.
هر که قرائت کند سوره دخان را در نمازهاي واجبه و مستحبه، مبعوث فرماید خدا او را از آمنین روز قیامت و سایه دهد او را زیر
عرش خود و محاسبه فرماید او را حساب آسان و عطا فرماید کتاب نامه عمل او را به دست راست او.
تذکرات سور سابقه فراموش نشود.
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم تنبیه: بزرگان وجوهی در تکرار بسم اللّه در سور قرآنی ذکر فرمودهاند:
-1 تکرار به غرض اثبات و اظهار تأکید و ذکر مرحمت رحمانی براي خلایق خصوصا نوع انسانی در دنیا و آخرت.
-2 تکرار براي فصل قسمتهاي قرآنی از بسم اللّه تا بسم اللّه است.
-3 تکرار به جهت جزئیت بسم اللّه است در هر سوره ثبت شده تا معلوم شود در هر سوره جزء باشد.
-4 هر سوره را بدایت و نهایتی است، بدایت آن از بسم اللّه باشد.
-5 اعلام بندگان است که در هر کار ابتدا به بسم اللّه نمایند.
است، و « اللّه » -6 اصل مقصود در تکرار، تیمن و تبرك اسم جلاله ذاتیه باري تعالی است، زیرا اصل در اسماء ذاتی حق لفظ جلاله
بعد آن به دو اسم صفاتی است که افضل همه اسماء صفاتیاند: یکی رحمان و دیگر رحیم که قاریان توجه یابند. تفسیر اثنا عشري،
ج 12 ، ص: 9
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 1] ... ص : 8
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
( حم ( 1
حم: اسم سوره، یعنی این سوره است که با وجود فرط فصاحت و جزالت از جنس حروف تهجی است که محاوره جمیع بندگان به
آنست. 2- مقسم به، یعنی سوگند به حلم و حکمت و حمایت و ملک و مجد و منّت ما. 3- معانی الاخبار- از حضرت صادق علیه
حا و » -4 اسمی است از اسماء الهی و مفتاح خزائن سبحانی. 5- اسم الله الاعظم. 6- اشاره به « الحمید المجید » السّلام: معناي آن
حمایت کردم دوستان خود را که باز داشتهاند خود را از توجه به ما سوي. 7- علامه مجلسی رحمه الله نقل « حمیت المحبین » « میم
.«1» حضرت محمد صلّی اللّه علیه و آله است در کتاب هود، و آن منقوص الحروف است « حم » نموده که
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 2] ... ص : 8
( وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ ( 2
وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ: و قسم به کتاب روشن و هویدا بر جمیع مردم، یا روشن کننده احکام حلال و حرام یعنی قرآن محض مکرمت و
انعام است.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 3] ... ص : 8
( إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَۀٍ مُبارَکَۀٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ ( 3
صفحه 36 از 314
إِنَّا أَنْزَلْناهُ: بدرستی که ما نازل فرمودیم قرآن را، فِی لَیْلَۀٍ مُبارَکَ ۀٍ: در شب با برکت و عظمت، و از بزرگی و مبارکی این شب است
که قرآن کریم از خداوند قدیم بواسطه منافع دینیه و دنیویه، در این شب از لوح محفوظ به آسمان
__________________________________________________
87 روایت 12 بنقل از اصول کافی. - 1) بحار الانوار، ج 16 ص 88 )
ص: 10
دنیا نزول اجلال یافته مراد این شب، شب قدر است. 2- از برکات این شب آنکه حضرت واهب العطایا جمیع نعمات و تفضلات
خود که هر سال به تمام بریات فایض میسازد، در این شب تقسیم فرماید و این خیر و برکت باقی میماند تا سال دیگر. 3- حیات و
ممات و قبض و بسط ارزاق و اعراض و امراض تمامی مردم در این شب تقدیر میشود. 4- آنکه باب رحمت الهی در این شب باز
و حق تعالی دعاي بندگان را مستجاب و گناهان آنها را میآمرزد، و ملائکه رحمت برایشان نازل میشود. 5- عبادت این شب بهتر
از هزار ماه باشد.
در ماه مبارك رمضان، شب قدر، .«1» بیان: از حضرت باقر و صادق علیهما السّلام مروي است که: مراد لیله مبارکه شب قدر است
تمام قرآن مجید در بیت المعمور آسمان چهارم نازل شده، بعد بتدریج در مدت بیست و سه سال بر حضرت رسالت صلّی اللّه علیه
.«2» و آله نازل گردید
إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ: بدرستی که ما هستیم ترسانندگان به انزال قرآن در شبی که،
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 4] ... ص : 10
( فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ ( 4
فِیها یُفْرَقُ: در آن بیان کرده و فیصل داده شود، کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ: هر امري که حکم کرده شده است در تمام سال، ارزاق و جمیع
منافع و مضار بندگان در دنیا مانند پستی و بلندي و سخط و رضا و قبول و رد و وصال و فراق و شقاوت و سعادت و رجا و یأس و
تعیین اعمار و آجال و غیر آن از سایر احوال بر وجهی که قابل زیاده و نقصان نباشد در هیچ حال.
__________________________________________________
1) تفسیر مجمع البیان، ج 5، ص 61 ، چاپ کتابخانه آیۀ اللّه العظمی المرعشی النجفی. )
2) تفسیر نور الثّقلین، ج 4، ص 620 ، چاپ دار الکتب العلمیه قم به نقل از تفسیر علی بن ابراهیم. )
ص: 11
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 5] ... ص : 11
( أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ ( 5
أَمْراً مِنْ عِنْدِنا: میخواهیم به این امر حکیم امري را که از نزد ماست و بر مقتضاي اراده و کلمه ما، یا فرستادهایم قرآن را در حالتی
امر کننده بودیم آن را فرمودنی از پیش خود، یا انزال آن فرمودیم در حالتی که مأمور بود از نزد ما. إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ: بدرستی که ما
فرستندهایم قرآن را به جهت آنکه از سنت ماست فرستادن پیغمبران به کتابهاي هادیه بسوي بندگان.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 6] ... ص : 11
( رَحْمَۀً مِنْ رَبِّکَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ( 6
صفحه 37 از 314
رَحْمَۀً مِنْ رَبِّکَ: به جهت بخشایشی از نزد پروردگار تو بر خلقان. و شبهه نیست در آنکه همه امر الهی از قسمت ارزاق و سایر اوامر
و نواهی و غیر آن از باب رحمت رحمانیه است، چه غرض از آن، تکلیف بندگان، و ارشاد ایشان به منافع آنان. بعضی معنی آیه را
وَ ما » بر این وجه تنزیل نموده که ما ارسال کنندهایم، تو را اي پیغمبر به جهت بخشایشی از پروردگار تو بر بندگان، چنانچه فرموده
یا فرستادهایم جمیع پیغمبران را به امم خود، یا فرستادهایم ملائکه را در این شب به سلام مؤمنان. إِنَّهُ ،« أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَۀً لِلْعالَمِینَ
هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ: بدرستی که خداي تعالی شنواست دعاي بندگان را، یا جمیع کلمات ایشان را، دانا به مصالح ایشان یا به همه نیات
ایشان. آیه شریفه تحقق ربوبیت و اشعار بر آنکه ربوبیت ثابت نمیشود مگر به صفات کمال.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 7] ... ص : 11
( رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنِینَ ( 7
ص: 12
رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: آن بخشایش از جانب پروردگار آسمانها و زمینها، وَ ما بَیْنَهُما: و آنچه میان آسمانها و زمینهاست، إِنْ کُنْتُمْ
مُوقِنِینَ: اگر هستید یقین کنندگان و تحقیق نمایندگان علوم، پس عالم خواهید شد به ربوبیت سبحانی، یا اگر طالب یقین هستید
پس بدانید ربوبیت و خالقیت او را، یا اگر موقنید در اقرار خود هر گاه سؤال شوید از خالق آسمان و زمین، پس آن هنگام علم
خواهید داشت به حقیت قول مذکور که آن ربوبیت خداي یگانه است.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 8] ... ص : 12
( لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیِی وَ یُمِیتُ رَبُّکُمْ وَ رَبُّ آبائِکُمُ الْأَوَّلِینَ ( 8
لا إِلهَ إِلَّا هُوَ: نیست خدائی قابل ستایش و پرستش مگر ذات یگانه خالق آسمان و زمین، یُحْیِی وَ یُمِیتُ: زنده میگرداند بعد از موت
و میمیراند بعد از حیات، رَبُّکُمْ: پروردگار شما، وَ رَبُّ آبائِکُمُ الْأَوَّلِینَ: و پروردگار پدران نخستین شما.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 9] ... ص : 12
( بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ یَلْعَبُونَ ( 9
چون کفار مقر بودند به ربوبیت او سبحانه و به ارسال رسل و انزال کتب اقرار نمیکردند و آن مستلزم عدم تیقن ایشان است به
ربوبیت الهی، لذا نفی یقین آنها فرماید:
بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ: بلکه ایشان در شک و شبههاند در آنچه ما به آن خبر دادیم، یَلْعَبُونَ: بازي و استهزاء میکنند به آن، یعنی اقرار آنها
از روي علم و یقین و جدي و حقیقت نیست بلکه مخلوط است به هزل و لعب، یا مشغولند به دنیا و احوال آن و بدین جهت در این
امر تأمل نمینمایند.
ص: 13
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 10 ] ... ص : 13
( فَارْتَقِبْ یَوْمَ تَأْتِی السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِینٍ ( 10
و چون به موعظه و نصیحت و دلایل و حجت، به راه راست نمیآیند:
فَارْتَقِبْ: پس انتظار باش براي آنها، یَوْمَ تَأْتِی السَّماءُ: روزي را که بیاورد آسمان، بِدُخانٍ مُبِینٍ: دودي ظاهر و آشکارا.
صفحه 38 از 314
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 11 ] ... ص : 13
( یَغْشَی النَّاسَ هذا عَذابٌ أَلِیمٌ ( 11
یَغْشَ ی النَّاسَ: فراگیرد و احاطه نماید همه مردمان را و ایشان چون مشاهده کنند گویند: هذا عَذابٌ أَلِیمٌ: اینست عذابی دردناك که
خداي تعالی بر ما گماشته.
تبصره: مفسرین را در این آیه اقوالی است:
-1 ابن مسعود روایت نموده چون قریش ایمان نمیآوردند و حضرت را اذیت بسیار نمودند، حضرت دعا نمودند خدایا سخت
گردان اخذ و سخط خود را بر بنی مضر و سالهاي یوسف را بر ایشان تنگ گیر. حق تعالی هفت سال قحط و غلا را بر ایشان مسلط
نمود تا کار تنگی بجائی رسید که از غایت گرسنگی سگهاي مرده و استخوانهاي آنها را خوردند و سرگین و پشمهاي شتر را با
خون ممزوج نموده میخوردند و به جهت شدت گرسنگی به مرتبهاي چشمهاي ایشان خیره و تیره شد که میان خود و آسمان مثل
دخان و غبار میدیدند، و اگر با هم سخن میگفتند کلام هم میشنیدند اما یکدیگر را نمیدیدند، و به سبب نیامدن باران، غبار
بسیار از زمین برانگیخته میشد و به شکل دود در نواحی و اقطار منتشر گردید و آن را سنۀ الغبراء گفتند. عاقبت ابو سفیان با جمعی
خدمت حضرت گفتند: تو ما را به صله رحم امر میکنی و قوم تو به گرسنگی هلاك شدند، سوگند خوردند که اگر دفع این
عذاب کنی ما ایمان آریم حضرت به
ص: 14
زبان قوم دعا فرمود:
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 12 ] ... ص : 14
( رَبَّنَا اکْشِفْ عَنَّا الْعَذابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ( 12
رَبَّنَا اکْشِفْ عَنَّا الْعَذابَ: پروردگار [ما] بردار از ما این عذاب را، إِنَّا مُؤْمِنُونَ: بدرستی که ما ایمان آورندگانیم و بعد از رفع عذاب
ایمان نیاوردند.
-2 مراد دخان علامت قیامت است، چنانچه از حضرت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله روایت شده فرمود: اول علامت قیامت،
دخان باشد و نزول عیسی علیه السّلام و آتشی از عدن ظاهر شود، میکشاند مردم را به محشر. عرض شد: چیست دخان؟ این آیه
و فرمود: پر سازد مشرق و مغرب را و چهل شبانه روز مکث نماید، اما مؤمن را اصابه « یَوْمَ تَأْتِی السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِینٍ » : تلاوت فرمود
نماید مانند زکام، و اما کافر مانند مست گردد بیرون آید از دماغ و گوشها و دبر او.
نزد این حال ملائکه به کفار گویند اینست عذاب دردناك که حق سبحانه به شما وعده داده بود و ایشان زبان به دعا بگشایند و
کشف عذاب از خدا بخواهند. چون بعد از چهل روز عذاب رفع شود، بر کفر اصرار نمایند حق تعالی فرماید:
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 13 ] ... ص : 14
( أَنَّی لَهُمُ الذِّکْري وَ قَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِینٌ ( 13
أَنَّی لَهُمُ الذِّکْري از کجا و چگونه است مر ایشان را پند و یادآوري و وفا کردن به ایمان به این مقدار عذاب این جهان، وَ قَدْ
جاءَهُمْ: و حال آنکه آمد ایشان را، رَسُولٌ مُبِینٌ: پیغمبر آشکارا به آیات بینات، یا ظاهر سازنده معجزات بر ایشان با آنکه اعظم و اتم
بود در وجوب تذکر بدان متذکر نشدند.
صفحه 39 از 314
ص: 15
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 14 ] ... ص : 15
( ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ ( 14
ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ: پس پشت کردند و اعراض نمودند از ایمان آوردن، وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ: و گفتند در حق پیغمبر تعلیم شده دیوانه است
بعضی، یعنی گفتند شخص عجمی تعلیم قرآن به او نماید و بعضی دیگر گفتند دیوانه است و دماغ او مخبط شده و از عقل دور
افتاده. با وجود این حال چون نزد وقوع دخان در آخر الزمان از آن استغاثه کنند.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 15 ] ... ص : 15
( إِنَّا کاشِفُوا الْعَذابِ قَلِیلًا إِنَّکُمْ عائِدُونَ ( 15
إِنَّا کاشِفُوا الْعَذابِ: بدرستی که ما کشف کنندگان عذاب ایشان باشیم، قَلِیلًا: در زمان اندك یعنی بعد از چهل روز رفع عذاب
نمائیم از آنها و لکن ایشان به وعده خود وفا نکرده در کفر ثابت قدم شوند. پس به ایشان گوئیم:
إِنَّکُمْ عائِدُونَ: بدرستی که شما رجوع کنندگانید از این عذاب حقیر به عذاب کبیر که جهنم است.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 16 ] ... ص : 15
( یَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَۀَ الْکُبْري إِنَّا مُنْتَقِمُونَ ( 16
پس به جهت زیادتی تهدید ایشان فرماید که ما انتقام کشیم از ایشان:
یَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَ ۀَ الْکُبْري در روزي که بگیریم آنها را گرفتن بزرگ به عذاب آتش یعنی روز قیامت، إِنَّا مُنْتَقِمُونَ: بدرستی که ما
امروز انتقام
ص: 16
را از ایشان رفع نمود وعده خود را بجا نیاورده در کفر «1» کشندهایم از ایشان. به قول اول معنی آنکه چون خداي تعالی قحط و غلا
اصرار نمودند، این آیه نازل شد که چگونه و به چه نوع ایشان را تذکر باشد به این عذاب قحط و حال آنکه پیغمبر به ایشان آمد با
معجزات باهرات و اصلا در آن تأمل ننمودند و ایمان نیاوردند.
جمعی گفتند معلمی به او تعلیم قرآن نماید، و جمعی گفتند مجنون است، و با وجود این همه در زمان اندك بقایاي عمر آنها بود تا
روز بدر کشف عذاب نمودیم باز به کفر برگشتند. پس بر سبیل تهدید فرماید: بدرستی که شما باز گردندگانید به کفر، یاد کنید
آن روز را که بگیریم شما را گرفتنی سخت و ما انتقام کشندهایم شما را در آن روز.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 17 ] ... ص : 16
( وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ کَرِیمٌ ( 17
بعد از آن به جهت تسلیه خاطر مبارك پیغمبر از تکذیب و عناد قوم قضیه فرعون را فرماید:
وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ: و هر آینه بتحقیق امتحان و آزمایش نمودیم پیش از این، قَوْمَ فِرْعَوْنَ: قوم فرعون را که قبطیان بودند به امهال و
توسعه ارزاق، و ایشان کفران نعمت نموده، بنی اسرائیل را به بندگی و کارهاي سخت وادار کردند.
وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ کَرِیمٌ: و آمد ایشان را پیغمبري بزرگوار که حضرت موسی علیه السّلام باشد که عظیم الشأن بود نزد خدا به سبب
صفحه 40 از 314
طاعت و عبادت، یا شریف و بزرگوار بود نزد بنی اسرائیل به سبب اخلاق حسنه و افعال مرضیه، و پیغمبر هم باید بزرگوار باشد از
حیث مکرمت و فضیلت. خلاصه حضرت موسی علیه السّلام فرمود:
__________________________________________________
. 1) قحط و غلاء: خشکسالی و گرانی، فرهنگ معین ج 2 ص 2422 )
ص: 17
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 18 ] ... ص : 17
( أَنْ أَدُّوا إِلَیَّ عِبادَ اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ ( 18
أَنْ أَدُّوا إِلَیَّ عِبادَ اللَّهِ: اینکه بفرستید به من بندگان خدا را، یعنی بنی اسرائیل را که به دام تسخیر و عذاب شما گرفتارند، یا برسانید
به من اي بندگان خدا آنچه واجب است بر ذمه شما از ایمان و قبول دعوت من و پیروي من.
آنگاه وجوب اتباع ایشان را معلل ساخته به اینکه: إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ:
بدرستی که من شما را فرستاده امین هستم بر آنچه مأمور شدهام از جانب حق تعالی که به شما برسانم و ابدا کم و زیاد نکنم بلکه
بهمان طریق به شما میرسانم و شما میدانید که من هرگز به خیانت منسوب و در خیرخواهی شما متهم نبودهام، پس بر شما واجب
است اینکه اطاعت امر من کنید.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 19 ] ... ص : 17
( وَ أَنْ لا تَعْلُوا عَلَی اللَّهِ إِنِّی آتِیکُمْ بِسُلْطانٍ مُبِینٍ ( 19
وَ أَنْ لا تَعْلُوا عَلَی اللَّهِ: و آنکه تکبر نکنید بر خدا به ستم کردن بر اولیاي او، یا سرکشی منمائید بر او به کفران نعمت و عدم اطاعت
او و استهانت به رسول و وحی او.
پس بیان علت نهی فرماید به اینکه: إِنِّی آتِیکُمْ: بدرستی که من آورندهام شما را، بِسُلْطانٍ مُبِینٍ: به حجتی روشن و هویدا بر صدق
دعوي خود، یعنی حجت واضحه که مظهر حق باشد. یا معجزات ظاهره که مبین صحت نبوت و صدق مقالت من باشد. چون
حضرت موسی سخن را به ایشان رسانید، زبان جسارت گشوده به قصد قتل و رجم او برخاستند، به مشاهده این حال از شر آنها به
خدا استغاثه نمود به این وجه که:
ص: 18
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 20 ] ... ص : 18
( وَ إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّکُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ ( 20
وَ إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّکُمْ: و بدرستی که من پناه برم به پروردگار خود و پروردگار شما، أَنْ تَرْجُمُونِ: از آنکه سنگسار کنید مرا یا
بکشید یا دشنام دهید.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 21 ] ... ص : 18
( وَ إِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِی فَاعْتَزِلُونِ ( 21
وَ إِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِی: و اگر باور ندارید مرا در رسالت و نمیگروید به من، فَاعْتَزِلُونِ: پس کناره کنید از من و خیر و شر خود را از من
صفحه 41 از 314
بازدارید، یعنی مرا به حال خود گذارید و به اذیت و آزار من متعرض مشوید. ایشان به سخن حضرت التفات ننموده به اذیت او
مشغول شدند.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 22 ] ... ص : 18
( فَدَعا رَبَّهُ أَنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ ( 22
فَدَعا رَبَّهُ: پس خواند موسی پروردگار خود را، أَنَّ هؤُلاءِ: بدرستی که این گروه قبطیان، قَوْمٌ مُجْرِمُونَ: گروهی هستند مصر بر کفران
.« اللّهمّ عجّل لهم ما یستحقّونه باجرامهم » : و طغیان. این تعریض است به نزول عذاب استیصال. نزد بعضی دعا نمود
تبصره: آیه شریفه حق ناشناسی این جماعت را به عالمیان معرفی سازد، پیغمبري که خیرخواه و براي هدایت و رستگاري آنها از
جانب خدا با آیات بینات مبعوث و از راه لطف آنها را ارشاد نماید، به عوض قبول ایمان و نصیحت در مقام سرکشی به زبان دشنام
و تهدید قتل برآمده خود را در معرض سخط و غضب درآوردند، چون عناد و لجاج و طغیان بیحد رسید سر انجام کار به نزول
ص: 19
عذاب کشید.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 23 ] ... ص : 19
( فَأَسْرِ بِعِبادِي لَیْلًا إِنَّکُمْ مُتَّبَعُونَ ( 23
حق تعالی دعاي حضرت موسی علیه السّلام را اجابت و خطاب فرمود:
فَأَسْرِ بِعِبادِي لَیْلًا: پس سیر ده بندگان مرا در شب، یعنی بنی اسرائیل را که تابع تو هستند در شب و از این شهر بیرون ببر. إِنَّکُمْ
مُتَّبَعُونَ: بدرستی که شما از پی درآمدگانید، یعنی چون فرعون خبردار شود در عقب شما روان گردد، وقتی به دریا رسیدي عصا به
دریا زن دریا شکافته و راهها در آن پیدا شود، تو و بنی اسرائیل از دریا بگذرید و به آن طرف روید.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 24 ] ... ص : 19
( وَ اتْرُكِ الْبَحْرَ رَهْواً إِنَّهُمْ جُنْدٌ مُغْرَقُونَ ( 24
وَ اتْرُكِ الْبَحْرَ رَهْواً: و بگذارید دریا را ساکن و آرمیده به همان وجه که راهها بر آن ظاهر است، یعنی بگذار دریا را منفرج و
شکافته تا قبطیان به آن وارد شوند و از آمدن آنها اندیشه مکن و ترسی به خود راه مده که: إِنَّهُمْ جُنْدٌ مُغْرَقُونَ: بدرستی که ایشان
لشگري هستند غرق شدگان، یعنی همه آنها در دریا غرق خواهند شد. پس چون فرعون به کنار دریا رسید و راهها را مشاهده نمود
دانست که بنی اسرائیل از آنجا گذشتهاند، از غایت عصیان و طغیان در آن تأمل نکرده با همه قوم خود در آن راهها درآمدند، چون
به میان دریا رسیدند به امر حق تعالی آب دریا بهم آمده تمام در زیر آب مستأصل گشتند.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 25 ] ... ص : 19
( کَمْ تَرَکُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ ( 25
ص: 20
پس خداي تعالی پیغمبر خود را از حال منازل آنها بعد از هلاکت اخبار میفرماید:
کَمْ تَرَکُوا: چه بسیار گذاشتند، مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ: از بوستانها و باغات پر اشجار و چشمههاي آب روان از میان و کنار
صفحه 42 از 314
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 26 ] ... ص : 20
( وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ کَرِیمٍ ( 26
وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ کَرِیمٍ: و کشتهاي بسیار و مقامهاي نیکو و عالی مقدار و منزلهاي آراسته و بزرگوار و مجالس و مناظر حسنه ملوك
.«1» اعصار. ابن عباس گوید: مراد، منابر خطباي ایشان است
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 27 ] ... ص : 20
( وَ نَعْمَۀٍ کانُوا فِیها فاکِهِینَ ( 27
وَ نَعْمَۀٍ کانُوا: و دیگر گذاشتند نعمت و برخورداري که بودند، فِیها فاکِهِینَ: در آن متنعمان و شاديکنان مانند تمتع خورنده به انواع
فواکه.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 28 ] ... ص : 20
( کَذلِکَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِینَ ( 28
کَ ذلِکَ وَ أَوْرَثْناها: همچنین است امر ما در باره اهل طغیان و عصیان که هلاك کردیم آنها را و میراث دادیم منازل و مساکن آنان
را، قَوْماً آخَرِینَ: به گروهی دیگر از مردمان که در دین و قرابت و دوستی مغایر ایشان بودند. مراد بنی اسرائیلند که بعد از هلاك
قبطیان، ملک و دیار آنها را بیتعب و مشقت به ایشان دادیم چنانچه میراث بدون زحمت عاید وارث شود.
__________________________________________________
. 1) مجمع البیان ( 1404 ق. قم) ج 5 ص 64 )
ص: 21
تتمه: روایت شده از عمار ساباطی که حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام به مدائن، و نزول فرمود در ایوان کسري، و با او بود دلف،
پس نماز خواند بعد فرمود به دلف: برخیز با من. و در خدمت حضرت بود جماعتی از اهل ساباط، پس گردش نمود در منازل
کسري و میفرمود: براي کسري در این مکان چنین و چنان بود و دلف میگفت به خدا قسم چنین است که میفرمائی و با آن
جماعت در تمام آن مواضع گردش کرد و دلف میگفت اي سید من چنان شما به اینجاها مطلعید که گویا این چیزها را در اینجا
نهادهاید، و در آن وقت که حضرت آثار کسري و خرابی آن را مشاهده مینمود یکی از این اشخاص که در خدمت حضرت بود از
روي عبرت خواند:
جرت الریاح علی رسوم دیارهم فکانهم کانوا علی میعاد
حضرت فرمود چرا نخواندي:
«... کَمْ تَرَکُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ. وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ کَرِیمٍ. وَ نَعْمَۀٍ کانُوا فِیها فاکِهِینَ. کَذلِکَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِینَ »
بعد از آن فرمود: ان هؤلاء کانوا وارثین فاصبحوا موروثین لم یشکروا النعمۀ فسلبوا دنیا هم بالمعصیۀ ایاکم و کفر النعم لا تحل بکم
النقم. بدرستی که این جماعت بودند وارث، پس گردیدند موروث، شکر نکردند نعمت را، پس سلب شد دنیاي آنها به سبب
.«1» معصیت بر شما باد بپرهیز از کفران نعمت تا وارد نشود شما را نقمت و عذاب
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 29 ] ... ص : 21
صفحه 43 از 314
( فَما بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما کانُوا مُنْظَرِینَ ( 29
فَما بَکَتْ عَلَیْهِمُ: پس نگریست بر ایشان، السَّماءُ وَ الْأَرْضُ: آسمان و زمین، یعنی بر فوت ایشان هیچکس نگریست و آن را به حسابی
نگرفت، چنانچه
__________________________________________________
. 1) سفینۀ البحار (ذیل مدن) ج 2 ص 531 )
ص: 22
به نقیض آن گویند: به فوت فلانی، آسمان و زمین گریست این در عرف شایع است نسبت به حال کسی که فقدان او در نظر مردم
عظیم نماید. وَ ما کانُوا مُنْظَرِینَ: و نبودند مهلت دادهشدگان از وقتی به وقت دیگر، چون موقع نزول عذاب رسید اصلا توقفی و
اهمالی در آن واقع نشد.
تبصره: تفسیر برهان- از حضرت عبد العظیم علیه السّلام از کثیر بن شهاب الحارثی: در بین اینکه ما نشسته بودیم نزد حضرت امیر
المؤمنین علیه السّلام در رحبه، آن هنگام طلوع نمود حضرت حسین علیه السلام حضرت تبسم نمود که ظاهر شد دندانهاي مبارك،
قسم به ذاتی که « پس فرمود: خداي تعالی ذکر نموده جماعتی را و فرموده: فَما بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما کانُوا مُنْظَرِینَ
و چندین .«1» شکافت دانه را و خلق نمود نفس را، هر آینه البته میکشند این را و هر آینه البته گریه کند بر او آسمان و زمین
روایت به همین مضمون وارد شده.
ابن عباس در تفسیر این آیه نقل نموده: اذا قبض اللّه نبیا من الانبیاء بکت علیه السماء و الارض اربعین سنۀ و اذا مات العالم بعلمه
بکیا علیه اربعین یوما و اما الحسین علیه السّلام فتبکی علیه السماء و الارض طول الدهر و تصدیق ذلک ان یوم قتله قطر السماء دماء و
ان هذه الحمرة التی تري فی السماء ظهرت یوم قتل الحسین و لم تر قبله ابد اوان یوم قتله علیه السّلام لم یرفع حجر فی الدنیا الا وجد
تحته دم.
زمانی که قبض فرماید خدا پیغمبري از پیغمبران را، گریه کند بر او آسمان و زمین چهل سال و هر گاه بمیرد عالمی که به علم خود
عمل نماید، گریه کند بر او آسمان و زمین چهل صباح و اما حضرت حسین علیه السّلام، پس گریه کند بر او آسمان و زمین تمام
دهر و تصدیق آن آنکه روز شهادت او بارید آسمان خون، و این سرخی که در آسمان دیده شود ظاهر شد روز شهادت آن
.«2» حضرت و قبل از آن دیده نشده بود، و روز شهادت آن حضرت برداشته نشد سنگی از زمین مگر آنکه یافت شد زیر آن خون
__________________________________________________
1) تفسیر برهان، ج 4، ص 161 و 162 ، روایت 8 چاپ دار الکتب العلمیّه قم. )
2) تفسیر برهان، ج 4، ص 162 ، روایت 10 ، چاپ دار الکتب العلمیه قم. )
ص: 23
زرارة بن اعین از حضرت صادق علیه السّلام، فرمود: گریه نمود آسمان بر حضرت یحیی بن زکریا و بر حضرت حسین بن علی
علیهما السّلام چهل روز، و گریه ننمود مگر بر این دو نفر. زراره گوید: گفتم چیست گریه آسمان؟ فرمود:
.«1» طلوع نمود سرخ، و غروب نمود سرخ
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 30 ] ... ص : 23
( وَ لَقَدْ نَجَّیْنا بَنِی إِسْرائِیلَ مِنَ الْعَذابِ الْمُهِینِ ( 30
وَ لَقَدْ نَجَّیْنا بَنِی إِسْرائِیلَ: و هر آینه بتحقیق خلاص نمودیم بنی اسرائیل را، مِنَ الْعَذابِ الْمُهِینِ: از عذاب خوار کننده که بر ایشان
صفحه 44 از 314
واقع شده بود.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 31 ] ... ص : 23
( مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ کانَ عالِیاً مِنَ الْمُسْرِفِینَ ( 31
مِنْ فِرْعَوْنَ: از جانب فرعون، و آن ذلت بندگی و کشتن پسران و استخدام زنان و تکلیف به اعمال شاقه. إِنَّهُ کانَ عالِیاً: بدرستی که
فرعون بود سر کشنده و خود را بلند سازنده، مِنَ الْمُسْرِفِینَ: از جمله حد در گذشتگان در کفر و سرکشی و عصیان.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 32 ] ... ص : 23
( وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَلی عِلْمٍ عَلَی الْعالَمِینَ ( 32
__________________________________________________
[...] . 1) مجمع البیان، ج 5 ص 65 )
ص: 24
وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ: و هر آینه بتحقیق برگزیدیم موسی و مؤمنان بنی اسرائیل را، عَلی عِلْمٍ عَلَی الْعالَمِینَ: بنابر علمی که دانیم استحقاق
اینکه برگزینیم ایشان را بر عالمیان زمانشان، چه اکثر انبیاء در میان ایشان بودند و معهذا عالم جمیع مردمان زمان خود بودند.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 33 ] ... ص : 24
( وَ آتَیْناهُمْ مِنَ الْآیاتِ ما فِیهِ بَلؤُا مُبِینٌ ( 33
وَ آتَیْناهُمْ مِنَ الْآیاتِ: و عطا فرمودیم ایشان را از نشانههاي قدرت خود، ما فِیهِ بَلؤُا مُبِینٌ: آنچه در آن نعمتی آشکارا بود مانند
شکافتن دریا و سایبانی ابر، و انزال من و سلوي، و رهائی از فرعون.
نکته: تسمیه نعمت به بلا، جهت آزمایش بندگان است به شکران و کفران آن و حق شناسی و ناسپاسی ایشان.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 34 ] ... ص : 24
( إِنَّ هؤُلاءِ لَیَقُولُونَ ( 34
بعد از آن عناد و لجاج قریش را فرماید:
إِنَّ هؤُلاءِ: بدرستی که این گروه از فرط جهالت و انکار، لَیَقُولُونَ: هر آینه در جواب مؤمنان نسبت به حشر در قیامت گفتند:
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 35 ] ... ص : 24
( إِنْ هِیَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولی وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِینَ ( 35
إِنْ هِیَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُولی نیست عاقبت و خاتمت کار ما مگر مرگ نخستین ما در دنیا، یعنی بعد از آن حیات دیگر نخواهد بود، وَ ما
نَحْنُ
ص: 25
بِمُنْشَرِینَ
: و نیستیم ما زنده شدگان و برانگیختگان بعد از مرگ، و اگر بعث و نشري باشد چنانچه شما دعوي میکنید.
صفحه 45 از 314
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 36 ] ... ص : 25
( فَأْتُوا بِآبائِنا إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ ( 36
فَأْتُوا بِآبائِنا: پس بیارید پدران ما را و اعاده ایشان نمائید، یعنی از خدا خواهید تا آنها را زنده نماید، إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ: اگر هستید
راستگویان در آنکه خدا قادر است بر اعاده اموات و زنده کردن آنان. چون حضرت رسالت صلی اللّه علیه و آله معجزات ظاهره و
دلایل قاطعه ارائه و ایشان از جهت عناد و انکار تأمل نمیکردند و سؤالات بیمعنی میکردند لذا حق سبحانه تهدید ایشان فرماید:
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 37 ] ... ص : 25
( أَ هُمْ خَیْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ أَهْلَکْناهُمْ إِنَّهُمْ کانُوا مُجْرِمِینَ ( 37
أَ هُمْ خَیْرٌ: آیا قریش در قوه و شدت و شوکت به خیرند، أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ: یا قوم تبع حمیري که لشگري بودند با ابهت و کثرت و غایت
حشمت، وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ: و آنانکه پیش از آنها بودند مانند قوم نوح و عاد و ثمود و غیر آن با وجود مزیت حشمت و شوکت بر
قریش، أَهْلَکْناهُمْ: هلاك کردیم ایشان را، إِنَّهُمْ کانُوا مُجْرِمِینَ: بدرستی که بودند ایشان اسراف کنندگان در طغیان و عصیان و از
حد بیرون رفتگان در انکار و چون ایشان را به سبب اصرار در کفر مستأصل ساختیم و به عذاب الیم گرفتار گردانیدیم، پس قریش
به مراتب از آنها ضعیفتر و کمترند به طریق اولی، عذاب نمائیم.
ملکی بود از حمیر، با خدم و حشم بسیار، ص: 26 « تبع » گزارش تبع: در اخبار است
از شرق تا غرب عالم را بگشت و اکثر بلاد عظیمه را به تصرف درآورد و در اول امر آتش پرست بود. در مدینه پسر او را کشتند،
به قصد اهالی آنجا لشگر کشید، گفتند به او این جرئت مکن که مدینه مهاجر پیغمبر آخر الزمان است، معرفی حضرت را نمودند از
قتل آنها گذشت و به دست دو حبر مسلمان شد. با جمعی اهل کتاب متوجه یمن، بین راه عده از بنی هذیل نزد او آمدند که ما تو
را دلالت کنیم به خانه در مکه که در آن گنجی باشد، قصد آنها این بود که اراده کعبه کند و هلاك شود.
قصه گنج را به احبار گفت، او را منع کردند، چه آن شریفترین مکانها و هیچکس قصد آن نکند مگر آنکه هلاك شود. باید « تبع »
بروي آنجا و تعظیم آن بجاي آري و قربانی کنی. پس تبع به کعبه مشرف و خانه را جامه پوشانید و ششهزار قربانی نمود و از آنجا
متوجه یمن شد. قوم با او مخالفت که تو از دین ما برگشتهاي، دلایل توحید بر آنها اقامه و قبول نکردند، گفتند ما به آتش امتحان
کنیم. و آتشی در دامن کوهی بود، چون دو نفر ادعائی داشتند به آن آتش امتحان میکردند، احبار با مصاحف خود به آتش رفتند
به سلامت بیرون آمدند و کشیشان در (آن) داخل و همه سوختند. و تبع نامهاي نوشت براي پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و وصیت
نمود که به حضرت خاتم صلّی اللّه علیه و آله برسانند بیست و یکم از اولاد شامول که ابو ایوب انصاري بود نامه را خدمت حضرت
.« مرحبا بالاخ الصالح » : رسانید و سه نوبت حضرت فرمود
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 38 ] ... ص : 26
( وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما لاعِبِینَ ( 38
وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ: و نیافریدیم آسمان و زمین را، وَ ما بَیْنَهُما: و آنچه در میان آنها است از مخلوقات، لاعِبِینَ: در حالتی
که بازي کنندگان باشیم، یعنی آن را بر وجه حکمت و مصلحت آفریدیم نه به بازیچه.
ص: 27
صفحه 46 از 314
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 39 ] ... ص : 27
( ما خَلَقْناهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ ( 39
ما خَلَقْناهُما: نیافریدیم آسمان و زمین را، إِلَّا بِالْحَقِّ: مگر به سبب حق که آن چیزي است که داعی خلق آنهاست از امتحان به امر و
نهی و تمیز محسن از مسیء، و ثواب بر طاعت و عقوبت بر معصیت. وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ:
و لکن بیشتر ایشان نمیدانند که فعل حکیم بدون غرض نخواهد بود، و دانا نیستند به سبب عدول از تأمل و تدبر در خلق اشیاء.
تبصره: بیان آیه شریفه به سه مقدمه محقق آید:
باطل، پس ملزوم « غرض نداشتن » -1 آنکه افعال الهی معلل به غرض باشد، زیرا اگر معلل به غرض نباشد لازم آید عبث باشد. لازم
نیز باطل باشد. بیان ملازمه ظاهر است اما بطلان لازم بجهت آنکه فعل عبث هر آینه قبیح و صدور قبیح از ذات حکیم « عبث بودن »
علی الاطلاق محال است، پس خلقت آسمان و زمین و آنچه ما بین آنهاست بازیچه و عبث و لغو نخواهد بود.
-2 چون ذات سبحانی غنی [علی الاطلاق است پس غرض و فایده راجع به بندگان باشد.
-3 محقق است: نفع حقیقی نیست مگر ثواب و ایصال فیض به بندگان، و آن ایجاب نماید صدور تکلیف را نسبت به بندگان تا به
امتثال آن سعادت و فیوضات سبحانی را نائل شوند پس خلق آسمان و زمین و موجودات به حق، و براي اثبات حق و درك فیض
حق است.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 40 ] ... ص : 27
( إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ مِیقاتُهُمْ أَجْمَعِینَ ( 40
و چون نسبت به تکالیف الهیه، بندگان دو دسته شوند: بعضی مؤمن و مطیع و جمعی کافر و عاصی گردند، لذا روز جزا را متذکر
فرماید:
ص: 28
إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ: بدرستی که روز جدا شدن حق از باطل و محق از مبطل به سبب اختلاف جزا و سزا، مِیقاتُهُمْ أَجْمَعِینَ: هنگام جمع
شدن آدمیان است در حالتی که مجتمع باشند در آن.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 41 ] ... ص : 28
( یَوْمَ لا یُغْنِی مَوْلًی عَنْ مَوْلًی شَیْئاً وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ ( 41
یَوْمَ لا یُغْنِی: روزي که بینیاز نکند و دفع ننماید، مَوْلًی عَنْ مَوْلًی شَیْئاً: هیچ دوستی از دوست و خویش خود چیزي را از عذاب، وَ لا
هُمْ یُنْصَرُونَ: و نباشند دوستان که یاري کرده شوند از جانب دوستان خود در دفع عذاب.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 42 ] ... ص : 28
( إِلاَّ مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ( 42
إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ: مگر کسی که خدا بر او رحم کرده باشد به عفو از او و اذن شفاعت در حق او. مراد مؤمن گناهکار است، زیرا
جمیع کفار از این شفاعت بینصیبند. إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ: بدرستی که خداي تعالی غالب است در تعذیب کفار، مهربان است
نسبت به مؤمن فرمانبردار.
صفحه 47 از 314
تنبیه: آیات شریفه تذکر فرماید قیامت را که تمام اولین و آخرین را محشور فرماید براي جزاي اعمال، و هر کسی گروگان عمل
خود و هیچ دوستی از دوست خود نتواند دفع عذاب نماید مگر آن را که خدا ترحم فرماید.
از کلمات حضرت سید سجاد علیه السّلام است: یابن ادم انّک میّت و مبعوث و موقوف بین یدي اللّه عزّ و جلّ و مسئول فاعدّ له
جوابا: اي پسر آدم بدرستی که تو مرده و زنده خواهی شوي و توقیف گردي محضر خداي عز و جل و سؤال شوي از تفسیر اثنا
عشري، ج 12 ، ص: 29
.«1» عملیات خود، پس مهیا کن جواب را
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 43 ] ... ص : 29
( إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ ( 43
إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ: بدرستی که میوه و برگ درخت زقوم،
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 44 ] ... ص : 29
( طَعامُ الْأَثِیمِ ( 44
طَعامُ الْأَثِیمِ: طعام کسی است که بسیار گنهکار باشد. مراد کافر معاند است. نزد بعضی مراد ابو جهل است روزي پارهاي خرما و
مسکه ممزوج کرده میخورد و میگفت آنچه پیغمبر ما را به آن تهدید مینماید اینست که تزقم میکنیم، یعنی دامن خود را به آن
پر میسازیم پس حق تعالی در رد قول او فرماید: زقوم آن نیست که ابو جهل تصور کرده بلکه،
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 45 ] ... ص : 29
( کَالْمُهْلِ یَغْلِی فِی الْبُطُونِ ( 45
کَالْمُهْلِ: مانند چیزي است که گداخته شود در آتش مانند مس و طلا و نقره، یا روغن زیت، یَغْلِی فِی الْبُطُونِ: میجوشد زقوم در
شکم کفار.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 46 ] ... ص : 29
( کَغَلْیِ الْحَمِیمِ ( 46
کَغَلْیِ الْحَمِیمِ: مانند جوشیدن آب در نهایت جوشش که از شدت حرارت امعاء و احشاء را پاره کند.
__________________________________________________
. 1) تحف العقول، (ج پنجم قم) ص 202 )
ص: 30
کفایۀ الموحدین- در حدیثی حضرت باقر علیه السّلام فرماید: شجرة زقّوم درختی است که از قعر جهنم بیرون آید، و میوه آن مانند
سر شیاطین است از قبح صورت و کثرت عفونت و چرك، و شاخههاي آن درخت پرورش یافته از آتش جهنم، و ثمره آن آتش و
برگهاي آن آتش و خارهاي آن از آتش خلق شده، و چون از میوه آن بخورند مییابند آن را تلختر از صبر و بدبوتر از میته گندیده
.«1» و سختتر از آهن، آنگاه متذکر میشوند آنچه در دنیا خوردهاند از طعامهاي لذیذه
و روایتی دیگر آنکه: بقدري گرسنه نماید خدا ایشان را تا آنکه فراموش کنند عذاب آتش را از شدت گرسنگی، پس فریاد کنند به
صفحه 48 از 314
پس حق تعالی زبانیه را امر فرماید: .«2» مالک، پس آنها را تحمیل آن درخت نماید و در آن جماعت نیز ابو جهل باشد
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 47 ] ... ص : 30
( خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلی سَواءِ الْجَحِیمِ ( 47
خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ: بگیرید این گنه کار تبه روزگار را، پس بکشید او را به عنف و قهر. إِلی سَواءِ الْجَحِیمِ: به میانه جهنم.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 48 ] ... ص : 30
( ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِیمِ ( 48
ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ: پس بریزید بر بالاي سر او، مِنْ عَذابِ الْحَمِیمِ: از
__________________________________________________
1) کفایۀ الموحدین، ج 4، فصل نوزدهم، ص 408 و 409 ، انتشارات اسلامیّه. )
. 2) همان مدرك ص 408 )
ص: 31
عذاب آب جوش شدید تا تمام ظاهر بدن او گداخته شود چنانچه باطن او از زقوم گداخته شود. ابن عباس نقل نموده که اگر
.«1» قطرهاي از آن به کوههاي دنیا ریزد هر آینه آب شوند
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 49 ] ... ص : 31
( ذُقْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ ( 49
بعد بر سبیل سرزنش او را گویند:
ذُقْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ: بچش و بکش این عذاب را، بدرستی که تو ارجمندي و نزد قوم بزرگواري به زعم خود. مروي است
که ابو جهل به حضرت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله گفت: ما بین دو کوه که محیطند به مکه، از من عزیز و ارجمندتر کسی نیست،
تو و خداي تو قدرت ندارید به من ضرري رسانید. روز قیامت از جانب حق تعالی، ملائکه بر سبیل سرزنش گویند: اي عزیز کریم،
.«2» بچش این عذاب جحیم و عقاب الیم را
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 50 ] ... ص : 31
( إِنَّ هذا ما کُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ ( 50
إِنَّ هذا: بدرستی که این عذاب، ما کُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ: آنست که بودید در دنیا به آن شک میآوردید و اکنون به معاینه مشاهده آن
نمودید.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 51 ] ... ص : 31
( إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقامٍ أَمِینٍ ( 51
بعد از آن در صفت مطیعان بیان فرماید:
__________________________________________________
صفحه 49 از 314
. 1) کفایۀ الموحدین ج 4 ص 409 )
2) تفسیر منهج الصّادقین، ج 8، ص 287 ، چاپ کتابفروشی اسلامیّه. )
ص: 32
وصف مکان به » . إِنَّ الْمُتَّقِینَ: بدرستی که پرهیزکاران از شرك و معاصی و نافرمانی سبحانی، فِی مَقامٍ أَمِینٍ: در جایگاه ایمن باشند
یعنی متقیان ایمن باشند در آن مکان از آفت و محنت « امنیت بر سبیل استعاره است چه امین در حقیقت صفت مکین است نه مکان
.« بعد بنابر بدلیت تفسیر مقام امین فرماید » . و زوال
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 52 ] ... ص : 32
( فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ ( 52
جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ
: در بوستانهائی باشند پر از اشجار و چشمههاي جاري.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 53 ] ... ص : 32
( یَلْبَسُونَ مِنْ سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَقابِلِینَ ( 53
یَلْبَسُونَ مِنْ سُندُسٍ: میپوشند جامهها را از حریر نازك با لمعان، وَ إِسْتَبْرَقٍ: و دیباي تنگ بافته. سندس براي لباس و استبرق براي
افتراش. و متمتع باشند، مُتَقابِلِینَ: در حالتی که برابر یکدیگر نشسته باشند تا به دیدار یکدیگر آیند. در بعض تفاسیر است که این
مقابله روز مهمانی ذو الجلال باشد که حق تعالی همه مؤمنان را بر سر یک خوان بنشاند بر وجهی که رویهاي یکدیگر را ببینند.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 54 ] ... ص : 32
( کَذلِکَ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِینٍ ( 54
کَ ذلِکَ وَ زَوَّجْناهُمْ: این چنین است حال اهل بهشت و قرین میسازیم و همنشین میگردانیم ایشان را، بِحُورٍ عِینٍ: به زنان سفید
روي لطیف اندام گشاده چشم که سفیدي آن در نهایت سفیدي و سیاهی آن در غایت سیاهی و مزین به هفتاد حله بهشتی و مکلل
به درّ و یاقوت و زبرجد به الوان مختلفه از
ص: 33
مشک و عنبر، که میبیند مؤمن مغز ساق او را از هفتاد حله، چون نزدیک آید مؤمن با او معانقه نماید.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 55 ] ... ص : 33
( یَدْعُونَ فِیها بِکُلِّ فاکِهَۀٍ آمِنِینَ ( 55
یَدْعُونَ فِیها: طلب میکنند این متقیان در بهشت، بِکُلِّ فاکِهَۀٍ: به احضار هر میوهاي که آرزو کنند در هر زمان و در هر مکان، آمِنِینَ:
در حالتی که ایمن باشند از هر مضرتی که از خوردن عارض شود مانند تخمه و درد و کسالت، هیچ نوع کدرتی براي آنها حاصل
نشود.
تنبیه: ذات احدیت خالق منان نمونهاي و اشارهاي در این آیات از فضل نامتناهی خود نسبت به نعم بهشتی تذکر فرماید و آن را
اختصاص داده به متقیان و پرهیزکاران.
صفحه 50 از 314
و بزرگان براي تقوي سه درجه بیان نموده:
-1 تقواي بنده نسبت به ساحت قدس الهی به اینکه شریک قرار ندهد براي او نه در ذات و نه در صفات و نه در افعال و نه در
عبادات.
-2 تقواي بالنسبه به نفس به اینکه انسانی او را در حدود الهیه و نوامیس ربوبیه متوقف دارد و رخصت ندهد او را در معاصی و
مناهی و محروم ننماید او را از سعادت ابدي.
-3 تقواي نسبت به بندگان خدا در آنچه معامله با آنهاست از اموال و اعراض و نفوس و احوال و مخالطه آنان.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 56 ] ... ص : 33
( لا یَذُوقُونَ فِیهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَۀَ الْأُولی وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحِیمِ ( 56
لا یَذُوقُونَ فِیهَا الْمَوْتَ: نچشند در بهشت، مرگ را.
نکته: تشبیه فرموده موت را به طعامی که به ذائقه دریابند، وجه شبه ادراك
ص: 34
باشد که جنس ذوق است، مراد آنکه ایشان در بهشت مرگ را دریابند، إِلَّا الْمَوْتَۀَ الْأُولی مگر آن مرگ اول را که در دنیاست
دریافتهاند. و ذکر این به جهت آنست که چون معهود مردمان است که هر زندگی را در عقب آن مرگ است پس حق تعالی
زندگی آخرت را از آن مستثنی گردانیده و فرمود آن زندگی بهشتی را مرگ در عقب آن نباشد، پس جاوید و همیشگی خواهند
بود. وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحِیمِ: و نگاهداشت خدا ایشان را از عذاب جهنم.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 57 ] ... ص : 34
( فَضْلًا مِنْ رَبِّکَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ( 57
خلود در جنت نعیم و نجات از عذاب جحیم، فَضْ لًا مِنْ رَبِّکَ: فضل و عطائی است که حاصل شده از جانب پروردگار تو، ذلِکَ هُوَ
الْفَوْزُ الْعَظِیمُ: آنست رستگاري بزرگ، چه متضمن خلاصی است از جمیع مکاره و فائز شدن به همه مطالب.
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 58 ] ... ص : 34
( فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ( 58
فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِکَ: پس جز این نیست که آسان گردانیم قرآن را به این وجه که انزال نمودیم آن را به زبان و لسان تو، لَعَلَّهُمْ
یَتَذَکَّرُونَ: تا شاید که قوم تو متذکر شوند و از روي سهولت معانی آن را دریابند. عظمت قرآن مجید و کلام خداوند حمید به
مرتبهاي است که اگر خداوند منان آسان نفرموده بود آن را بر لسان بندگان، هر آینه بشري قدرت بر تکلم آن نداشت و لکن با
وجود سهولت متذکر نشوند و پند نیابند بلکه اعراض کنند.
ص: 35
[سوره الدخان ( 44 ): آیه 59 ] ... ص : 35
( فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ ( 59
فَارْتَقِبْ: پس منتظر باش آنچه به ایشان فرود آید، إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ:
صفحه 51 از 314
بدرستی که ایشان نیز انتظار کشندهاند تا چه به تو وارد آید، و بدون شبهه آنچه به تو خواهد رسید نصرت الهی خواهد بود که
نتیجه عاقبت احسان است، و آنچه به ایشان فرود آید عذاب نامتناهی که لازم عاقبت کفران است.
خاتمه: آیه شریفه آگاهی است به آنکه آسان نمودیم قرآن را به حسن بیان و ظهور برهان و نطق به لسان، براي تذکر بندگان و
تدبر در فرمایشات آن و اشعار دارد به آنکه عظمت قرآن به مرتبهاي است که اگر خداوند متعال آسان نفرموده بود آن را به ذکر،
کجا بشر را قدرت و توانائی بود تنطق به آن لکن از راه لطف و مرحمت و اتمام حجت، سهل و آسان فرمود تا تأمل نمایند و تدبر
کنند در معانی آن و به مواعظ شافیه آن بهرهور شوند. و تهدید است نسبت به کسانی که اعراض نمایند از قرآن بدین بیان که منتظر
باش آنچه فرود آید بر ایشان از عذاب و نکال نیران و منتظر باشند آنان آنچه واقع شود از نصرت قرآن و غلبه تو و مؤمنان و فوز به
روضه رضوان.
ص: